دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳
به گزارش صد آنلاین ، ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه عصر ۲۱ آذرماه خبر درگیری خونینی به کلانتری ۱۰۹ بهارستان گزارش و بلافاصله ماموران به محل جرم اعزام شدند.
ماموران در صحنه جرم متوجه شدند که درگیری میان دو مرد جوان رخ داده و قاتل که متواری شده است با ضربه چاقو یکی از مغازه داران باغ سپهسالار را مورد هدف قرار داده و به قتل رسانده است.
درادامه تحقیقات ماموران حاضر در محل به کمک مردم و شناسایی ۲ متهم خانم حاضر در صحنه جرم را بازداشت کردند و سپس این خبر به بازپرس ویژه قتل محمدمهدی براعه از شعبه ۳ داسرای امور جنایی گزارش شد که با دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی منتقل و متهمان برای تحقیقات تحویل کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی شدند.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی از همان ساعات اولیه تحقیقات خود در خصوص کشف راز این قتل خونین را آغاز کرده بودند که دو ساعت بعد از وقوع جرم مرد جوانی با مراجعه به کلانتری ۱۰۹ بهارستان مدعی شد در صحنه درگیری حضور داشته و می تواند برای پیدا کردن قاتل اصلی با پلیس همکاری کند ، بنابراین گزارش این مرد جوان نیز برای ارائه توضیحات به اداره دهم پلیس آگاهی ارجاع داده شد.
صبح روز ۲۲ آذرماه هر ۳ متهم این پرونده به دادسرای امور جنایی تهران انتقال داده شدند و پیش روی بازپرس شعبه ۳ دادسرای جنایی محمد مهدی براعه قرار گرفتند.
مرد جوان به بازپرس براعه گفت: ۲ ماهی می شد که من و سعید با هم آشنا شده بودیم و زیبا دوست رختر سعید واسطه آشنایی ما با هم بود البته باید بگویم من هم با مهناز دختر زیبا دوست بودم و همین موضوع باعث صمیمیت بیشتر بین من و سعید شده بود.
روز حادثه زیبا برای گرفتن مانده حساب حقوقش به تولیدی که در آنجا کار می کردیم آمد، وقتی متوجه شد که صاحب مغازه و بچه های دیگه در حال مشروب خوردن هستند به جمع آنها اضافه شد، همان موقع سعید وقتی دید برگشتن زیبا طول کشیده به طبقه بالا آمد و هنگامی که زیبا را در حال خوردن مشروب دید با عصبانیت از او خواست که با هم تولیدی را ترک کنند.
متهم در ادامه گفت: من هم با آنها پایین رفتم و با سعید در باغ شروع به قدم زدن کردیم گفتم شاید کمی آرام تر شود اما یکباره با زیبا دعوایش شد و در همین حین من برای جدا کردن آنها وارد بحثشان شدم که مردم با تصور اینکه ما باهم دعوایمان شده دور ما جمع شدند،در بین مردم یک پسر جوان به نام میلاد استاده بود و مدام به ما ناسزا می گفت، من از قبل او را میشناختم، میلاد و سعید باهم شروع به دعوا کردن شدند که میلاد با یک کفش به صورت سعید حمله کرد او هم برای انتقام از این کار میلاد چاقویش را ازجیبش خارج کردو به قفسه سینه میلاد فرو کرد و فرار کرد.
کیوان به بازپرس براعه گفت:وقتی متوجه شدم که سعید با چاقو به میلاد ضربه زده ازترس پا به فرار گذاشتم و در تولیدی خودمان پنهان شدم، چند ساعت بعد به باغ سپهسالار برگشتم و متوجه شدم که میلاد مرده است برای همین خودم را به کلانتری معرفی کردم تا در پیدا کردن قاتل با پلیس همکاری کنم.
در ادامه بازپرس محمد مهدی براعه از شعبه ۳ دادسرای امور جنایی از مادر و دختر متهم حاضر در جلسه از روز جادثه پرسید، آنها به بازپرس گفتند: در میان درگیری که بین سعید و میلاد رخ داد شاهد بودند که سعید چاقو را از جیبش بیرون کشید و به سینه میلاد ضربه زد و بعد به سرعت فرار کرد، ما هیچ نقشی در قتل میلاد نداشتیم .
همین موضوع باعث شد تا بازپرس براعه دستور بررسی جسد را صادر و تحقیقات در خصوص شناسایی قاتل فراری را در دستور کار تیم اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار دهد .
در نهایت ۲۵ آذر ماه با تلاش کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قاتل فراری شناسایی و بازداشت شد.
تحقیقات در خصوص این پرونده قتل در دستور کار تیم اداره دهم پلیس آگاهی و شعبه ۳ دادسرای امور جنایی تهران قرار دارد.
گفتگو با متهمانی که روز جنایت بازداشت شدند.
کیوان متهم اول
چند سال داری؟
31 ساله
سابقه بازداشت داشته ای؟
خیر
ازدواج کردی؟
بله، اما از همسرم طلاق گرفته ام و 2 فرزند دارم.
چند وقت است که سعید را می شناسی؟
کمتر از 2 ماه می شود که سعید را می شناسم.
از چه طریقی با سعید آشنا شدی؟
سعید دوست پسر زیبا همکارم در تولیدی بود.
درست است که با دختر زیبا به نام مهناز دوست هستی؟
بله
از روز حادثه برایمان تعریف کن؟
ساعت 8:30 شب بود که من و سعید از تولیدی بیرون امدیم در باغ مشغول پیاده روی بودیم که او با زیبا دعوایش شد و من هم به دفاع از زیبا گفتم اینجا محل مناسبی برای دعوا کردن نیست، داشتیم با هم بحث می کردیم که میلاد وارد دعوای ما شد و با کفش به صورت سعید حمله کرد، همان موقع او چاقویش را از جیبش بیرون آورد و به قفسه سینه میلاد زد و فرار کرد.
آدرس و یا تلفنی از او داری؟
خیر من در این دو ماه فقط 5 بار سعید را دیده بودم، اما دوستی دارم که می تواند در پیدا کردن او با پلیس همکاری کند.
چرا خودت را به پلیس معرفی کردی؟
من شاهد کل ماجرای درگیری بودم و می دانستم که سعید با چاقوی خودش میلاد را کشته برای همین حاضر شدم با پلیس همکار کنم.
متهم دوم زیبا دوست دختر سعید(قاتل)
چند سال داری؟
42 سال
ازدواج کرده ای؟
بله اما طلاق گرفته ام.
چند فرزند داری؟
همین یک دختر را دارم(مهناز)
از چه زمانی سعید را می شناختی؟
حدود 3 ماه بود با سعید در خیابان آشنا شده بودم.
روز حادثه سعید به چه دلیل دست به قتل میلاد زد؟
من برای تسویه حساب به تولیدی که در آن کار می کردیم رفتم و داشتیم با همکارانم مشروب می خوردیم که سعید برای بردن من به طبقه بالا آمد، وقتی مرا دید عصبانی شد،برای همین با هم به خیابان سپهسالار رفتیم در حال بحث کردن با هم بودیم که میلاد به او فحش داد و سعید هم عصبانی شد و با چاقو به او حمله کرد و فرار کرد.
یعنی تو شاهد بودی که سعید به میلاد حمله کرده و کیوان مقصر نیست؟
بله خودم دیدم که سعید با چاقوی کوچک خودش میلاد را کشت
متهم سوم مهناز دوست دختر کیوان
چند سال داری؟
15 سال
چند وقت است با کیوان آشنا شده ای؟
2 ماهی می شود
با کیوان کجا آشنا شدی؟
با او در تولیدیی که مادرم کار میکرد آشنا شدم
روز حادثه شاهد ماجرا بودی؟
بله سعید با مادرم و کیوان در حال جر و بحث کردن بودند که مردم دور ما جمع شدند، بعد میلاد به سعید فحش داد او هم با عصبانیت چاقو را از جیبش بیرون آورد و به میلاد حمله کرد و بعد از آن در میان جمعیت گم شد و فرار کرد.